سال 1332 ه . ش نوزادی به لطافت و طراوت شبنم های سحری در شهر کرمان زندگانی را آغاز نمود.
او از کسانی بود که محیط فاسد زمان محمدرضای ملعون نتوانست او را به ورطهی فساد بکشاند و عقیده و ایمانش را مختل نماید.
از آن دسته انسانهایی که راهی به سوی روشنایی تفکر و تدبر گشودند. اما تلاش برای کسب معاش نتوانست وی را از ادامه تحصیل منع کند و توفیق پیدا کرد که تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه دهد و استخدام نیروی هوایی گردد و با سمت اپراتور رادار مشغول بکار شود.
مدتی آنجا شاغل بود ،اما بهدلیل فعالیتها و تبلیغات مذهبی مجبور شد که از نیروی هوایی استعفا دهد تا بتواند گستردهتر عمل نماید ولی استعفایش را قبول نکردند و بالاجبار فرار کرد.
بعد از دو هفته دستگیر و به مدت یک سال در زندان قزل قلعه زندانی شد. با پیروزی انقلاب آزاد گردید . بعد از انقلاب برای تشکیل کمیته انتظامات کرمان ، تاسیس شعبه سازمان تبلیغات اسلامی و تشکیل کلاسهای عقیدتی و علوم قرآنی زحمات زیادی کشید. از سال 59 به خدمت آموزش و پرورش در آمد و در کنار تدریس، همکاری خود را با صدا و سیمای مرکز کرمان آغاز نمود.
معبر
ادامه مطلب